قلب من و تو را
پیوند جاودانه ی مهری ست در نهان
پیوند جاودانه ما ناگسسته باد
تا آخرین دم از نفس واپسین من
این عهد
بسته باد…
“حمید مصدق”
بیمار خنده های توام
بیشتر بخند… .
“فریدون_مشیری”
بوسه با وسوسه‌ی وصل دلارام
خوش است
“هوشنگ ابتهاج”
در سرم نیست
به جز حال و هوای تو و عشق…
شادم از اینکه
همه حال و هوایم
تــو شدی
“علیرضا آذر”
فقط وقتی بگویید دوستت دارم که دوستش داشته باشید،که بپذیرید باقی زندگیتان را کنارش بگذرانید، به همه نشانش بدهید دستش را بگیرید و دنیا را بگردید، فقط وقتی بگویید دوستت دارم، که معنایش را بدانید، معنای خودتان و معنای زندگیتان
و فقط وقتی بگویید دوستت دارم که بودن کنارش با ارزش تر از تنها بودن باشد.
.
“الناز عظیمی”
این خاصیَتِ عشق است؛
باید بَلَدَت باشم…!
“علیرضا آذر”
جهان بی عشق
چیزی نیست
جز تکرار یک تکرار
“فاضل نظری”
عشق
آموخت مَرا
شکل دگر خندیدن…!
شعر زیبا برای اینستاگرام
عشق معجزه ی نگاه توست
بدونِ هوس
بدونِ چشم داشت
وقتی سخت در آغوشم میکشی
و استشمامِ عطرِ نفس هایت جانی تازه میبخشد؛
به روحی که عشق را نمی شناخت
“یاسمن مهدیپور”
بیمار خنده های توام بیش تر بخند
خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب…
“فریدون مشیری”
دخترک نگاهش گل بود
دخترک نور امید بود…
من فدای تو به جای همه گل ها تو بخند…
“فریدون مشیری”
حالِ خرابِ حضرتِ
پاییز مالِ من
شأنِ نزولِ سوره
باران به نامِ تو
تنها نه من به مهرِتو
آذر به جان شدم
دلتنگیِ دقایقِ
آبان به نامِ تو..!
“سیمین بهبهانی”
تو تمنایِ من
و یار من
و جان منی،
پس بمان تا که نمانم به تمنای کسی .. !
“مولانا”
امروز بیشتر از دیروز دوستت مى دارم
و فردا بیشتر از امروز
و این ، ضعف من نیست …
قدرت تو است !
“احمد شاملو”
تو برایم میخندی و من
هر بار میان خنده هایت مطمئن تر میشوم
که تو را از روزِ ازل ‘ خدا ‘
برایِ من نقش زده بود
فقط برای خودم ….
“شین قاف”
آغوش تو
مترادف امنیت است
آغوش تو
ترس های مرا می بلعد
لغت نامه ها دروغ میگفتند
آغوش یعنی،
پایان سردرد ها
یعنی آغاز عاشقانه ترین رخوت ها
آغوش تو،
یعنی من خوبم
بلند نشوی بروی یک وقت
بغلم کن
من از بازگشت بی هوای ترس ها میترسم
“مهدیه لطیفی”
چرخی بزن و رقص کنان
شــور به پا کن
خورشید منی
ولوله کن نـور به پــاکن
صبح است
بیا تا غـزل عشـق بخوانیم
معشــوق و لب و باده و ماهــور به پا کـن
“فاطمه دشتی”
ای در دل من،
میل و تمنا،
همه تو !
وَندَر سر من،
مایه ی سودا،
همه تو !
هر چند
به روزگار
در مینگرم
امروز
همه تویی
و
فردا
همه تو
“مولانا”
مَن
مثلِ شاپَرَک ها ، رَقص رَقصان
به دُورَت میگردَم
تُـــو
بنشین با آن نگاهِ پُر مِهرَت
مرا تَماشا کُن…
“شینا وکیلی”
