موسیقی و سینما

بهاره رهنما: پیروزی اصلاحات بر همه مردم مبارک!

من هم مثل خیلی از مردمم مردد بودم ابتدا بعد کمی امید رسید، بعدتر نامه ۱۳۴ نفری حمایت از دکتر روحانی را امضا می کنم و نهایتا در حوزه خیابان فرشته غرق اشکی که نمی شد مهارش کنم با ر دیگر به اصلاحات رای می دهم و… امروز دوباره باور دارم که وقتی سر کلاس هایم به شاگردانم می گویم معجزه واقعیت دارد دروغ نگفته ام، خدا را شکر می کنم و حالا برای پیروزی اصلاحات به همه مردم کشورم در وهله اول و سپس تبریک به شخص دکتر روحانی که با کلام مستدل و گیرایش توانست قلب این همه جوان ایرانی را دوباره با شوق و امید به داشتن ایرانی آباد به تپش وا دارد، تبریک می گویم.

و اما چند درد مانده در دل: خدا را به شهادت می طلبم که به عنوان یک زن ایرانی مشکل من گشت ارشاد نیست و دنبال چنین آزادی ها و خواسته های سطحی هم از دولت اصلاحات نیستم و بی شک می دانم که این حرف دل بسیاری از زنان ایرانی هم طبقه فکری خودم است، اما مهم ترین و شاید انتظاری هم که از دولت نـو دارم شاید فقط و فقط سربلندی ایران و رفاه حتی نسبی جوان ایرانی باشد، نوک دماغ مان را که نباید ببینیم، گیریم که کتاب من که فقط مجموعه داستانی زنانه و احساسی نوعی توقیف باشد، گیریم که به قول دوستی، آزادی فعالیت حزبی اقلیت ها حالاحالاها صادر نشود، گیریم که دلار یکدفعه نشود دو هزار تومان، گیریم که همه زندانیان سیاسی دربند به همین زودی به خانواده هایشان نپیوندند و هزاران مثال از این نوع، ما خوشبختانه یا بدبختانه ملت کم توقعی هستیم و این کار دولت نـو را بسیار آسان تر می کند، ما فقط جامعه یی کمی آرام تر، امنیت شغلی کمی بیشتر، احترام شهروندی باز هم فقط کمی بیشتر و سربلندی در مجامع بین المللی را می خواهیم. ما خسته ایم از دشمنی و قضاوت نابجا.

ما می دانیم و اعتقاد داریم که رییس جمهور و دولت دارای اختیارات تعریف شده یی است و امکانات نامحدود و خارج از چارچوب قانون هم از او نمی خواهیم، فقط دل مان می خواهد یک سال که گذشت حرفی برای این همه آدم ناامید و آرای خاموشی که منتظرند به ما بگویند: دیدید هیچ تغییر و بهبودی حاصل نشد داشته باشیم، دل مان می خواهد آقای دکتر روحانی و دولت امید فراموش نکنند که حداقل هشت سال انتظار تلخ و کلی امید و آه و زجر و چشم به راهی، کلی خون و قسم به پشتوانه اعتقاد به اصلاحات و کلی رای جوان امیدوار رای اولی در این پیروزی نقش داشته است.

هرگز آدم سیاه و سفیدی نیستم و وقتی دوستانی که شیطنت می کنند و می گویند آقای روحانی چندان هم جناح چپ به حساب نمی آید، با خودم می گویم: دیگر جناحم را گم کرده ام مهم الان در این برهه تاریخی نام ایران است فرا از همه جناح های حتی سیاسی و البته با اعتقاد هنوز و همیشه ام به لزوم اصلاحات در کشورم این آرزو را می کنم که فقط آقای روحانی همین چیزهای ساده را فراموش نکند.

یادم است چهار سال پیش در آن روز عجیب استادیوم هم گفتم اصلاحات راهی است که باید برویم حالاامروز یا فردا اما این تنها خواست جوان ایرانی و تنها راه سربلندی ایران است، الان هم چون آدم قضا و قدری هستم و به حکمت خداوند عجیب معتقدم باور دارم آن هشت سال باید بر ملت ما می گذشت تا شاید بیشتر قدر همه چیز را بدانیم و راحت از دستش ندهیم و این البته بار امانت بر دوش آقای دکتر روحانی و دولتش را کمی بیشتر آقای خاتمی عزیز می کند.

آقای دکتر دوست تان داریم. مبارک تان باشد و فقط قول بدهید این هشت سال چشم انتظاری که بر ما گذشت را فراموش نکنید. همین!
نویسنده: بهاره رهنما

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن