موسیقی و سینما

ژیلا صادقی از بازگشت به تلویزیون می گوید !

ژیلا صادقی در مورد بازگشت به تلویزیون و جزئیات آن به تماشا می گوید: «این روزها من و حسن فتحی در حال کار روی اجرای برنامه ای هستیم که ماحصل ۱۰ سال اجراهای زنده من روی آنتن تلویزیون خواهد بود. دوست دارم آن ژیلای ۵ ساله ای که جلو آمد، نوجوان شد، بعد به جوانی رسید و بعد تبدیل به یک خانم محترم شد، این بار در قالبی جدیدتر نشان دهم. بالاخره مردم جامعه ما دوست دارند یک خانم پخته تر را نیز ببینند. فکر می کنم تلفیق تجربه کارگردان خوش فکری چون حسن فتحی و تجربه اجراهای من اتفاق خوبی باشد.»

او در ادامه توضیح میدهد: «دوست دارم برنامه مان، برنامه ای شود که کارشناس و نویسنده داشته باشد اما در اتاق فکر، آن هم در کنار مجری. من خودم یک مجری مولف هستم که دست به قلم است. چون تربیت شده نویسندگان خوبی چون مریم چوپانی و سعید فروتن و فاضل هستم. آنچه جلوی دوربین می رود، نباید تنها من مجری باشد که مدام به شهرتم اضافه شود ولی حرف هایم تکراری باشند. مگر نمی گوییم رسانه مردمی؟ خب باید برنامه ای ساخته شود که ثابت کند می خواهد حرف مردم را بزند. نباید تنها در کلام بگوییم برنامه با مشارکت ۱۰۰ درصد مردمی! برنامه مشارکت ۱۰۰ درصد مردمی همیشه من را یاد مارکتینگ و تبلیغلاتش می اندازد! دوست دارم برنامه ای خلق کنم که تنها متعلق به مردم باشد، مردم حرف هایشان را بزنند، زندگی هایشان را تعریف کنند، از تجربه ها، موفقیت ها و بدبختی هایشان برایمان بگویند و آنها بگویند چه مسیری را طی کرده اند و الان در چه جایگاهی قرار دارند.»

ژیلا صادقی که چندی پیش حضورش در تبلیغات یک شرکت تولید کننده والبته معتبر لوازم خانگی سر و صدای زیادی راه انداخت و همین هیاهو باعث لغو قراردادش با این شرکت شد، در این باره می گوید: «من اولین مجری ایران هستم که وارد فضای تبلیغات شد و این راه را برای همه باز کرد اما متاسفانه این اتفاق مورد حمایت هنرمندان قرار نگرفت، در اصل بیشتر مورد حسادت قرار گرفتم و این راه بسته شد! من به واسطه کمک بعضی از مدیران توانستم این راه را باز کنم. ما می توانستیم خیلی در این مسیر موفق باشیم؛ اصلا چنین کاری استاندارد خیلی از کشورهای دنیاست که از چهره هنرمندانشان استفاده کنند. ما ابزاری به قضیه نگاه نمی کردیم؛ اینکه بیاییم از حضور یک زن برای فروش محصولات استفعاده کنیم؛ ما می خواستیم شیوه صحیح زندگی کردن را بیاموزیم. می خواستیم به مردممان بگوییم با چه خریدی می توانند هم به صرفه تر عمل کنند هم استفاده بهینه تری ببرند. انتظار داشتم مسئولان از من حمایت کنند اما متاسفانه مورد حسادت قرار گرفتم. مجری اگر مجری باشد، متخصص باشد، جایگاهش را خوب تعریف کند، خلاق باشد و علم مارکتینگ را بداند (که امروز تب تندی در تمام رسانه های دنیا دارد)، درآمد خوبی خواهد داشت. جایگاه قابل قبول و زندگی با آرامشی را تجربه خواهد کرد و می تواند با عشق جایگاهی را برای خودش تعریف کند که هنرمند قابلی به حساب بیاید.»

ژیلا صادقی نسبت به اجراهای امروزه تلویزیون، انتقاد زیادی دارد. او در این باره می گوید: «یکی از کارهایی که در این مدت انجام دادم و به همه بچه های جوان و تازه کاری که وارد این عرصه شده اند هم گفته ام، این است که به صورت تلفنی یا حضوری به همه آنها مشاوره می دهم تا به نوبه خودم کمکی به آنها کرده باشم اما باعث تاسف است که باید بگویم برنامه های تلویزیون مان به شدت افت کرده است چرا که هیچ فکر و خلاقیتی پشت آنها نیست. نسل امروز ما، نسل کم طاقت و عجولیست که دوست دارد یک شبه به همه چیز برسد. شاید در عرصه بازیگری این اتفاق بیفتد اما در عرصه اجرا شوخی بردار نیست و نمی تواند یک شبه به جایگاهی مثل «احسان علیخانی» یا امثالهم برسی.»

صادقی معتقد است اجرا یک امر کاملا تخصصی است: «من می گویم اجرا یک حرفه تخصصی است که به واسطه اش شما ویترین یک رسانه بزرگ به حساب خواهی آمد؛ رسانه ای که همه جای دنیا به آن چشم دوخته است. مگر نه اینکه همه امید مردم ما تلویزیون است؟ از تلویزیون برای خودشان برنامه ریزی می کنند، تبلیغات و محصولات مورد نیازشان را پیدا می کنند، درس زندگی می گیرند، خبرهای روز دنیا را می گیرند و … اما هیچ وقت اتفاق نمی افتد دیدن سریال یا فیلم سینمایی برایشان دلیل انتخاب تلویزیون باشد، چرا که یک سریال یک سرگرمی و برنامه اضافه بر سازمان است، معتقدم مردم از فیلم ها و سریال هایمان درس زندگی نمی گیرند چون خیلی خوب و دقیق به امور اجتماعی پرداخته نمی شود. فضای امروزاجرای مان هم حال و روز بهتری ندارد. من می گویم اگر یک  خانم را به خاطر ظاهرش به عنوان مجری به مخاطب معرفی می کنیم، کار اشتباهی است، اجرا این نیست؛ اجرا داشتن صدای خوب و چهره زیبا نیست! اجرا کله و مغز قوی و سواد و تجربه بالا می خواهد و این سواد بالا اینگونه کسب نمی شود که در یک شب دو جلد کتاب قطور مطالعه کنی و دانشمند شوی! محال است این اتفاق بیفتد. باید ترم های دانشگاهی لازم را بگذرانی تا واحد مربوط را پاس کنی. حتی همه ما یک سال طول می کشد کتاب اول ابتدایی مان را تمام کنیم و به خوبی با حروف فارسی آشنا شویم.»
این مجری در مورد دو سال ممنوع الکاری اش به تماشا می گوید: «در این دو سال اتفاقاتی برای من افتاد که نتوانستم روی آنتن باشم، بنابراین احساس کردم این اتفاقات من را از دنیای هنر دور می کند. دروغ نگویم، یک مقدار وسوسه شدم که سراغ بازیگری بروم چون پیشنهادات خیلی خوبی به من شد، از جمله پیشنهادهایی که از آقای «حسن فتحی» گرفتم و ایشان در برنامه «سین مثل سریال» از من با عنوان «سرمایه» یاد کردند و گفتند توانایی بازیگری را در من می بینند. صادقانه بگویم در مرحله قرار گرفته بودم که داشتم تصمیم به بازیگری می گرفتم اما نتوانستم با خودم کنار بیایم.»

او همچنین می گوید: «در این دو سال با اجرا روی استیج های مختلف که فکر می کنم بالای ۱۰۰ اجرا باشد خودم را راضی نگه داشتم. خب، مردم خیلی در کوچه و خیابان از من می پرسند چرا نیستی و اجرا نمی کنی؟ من هم بهشان می گویم احتیاج به استراحت دارم و باید اطلاعاتم را به روز کنم تا با کوله پشتی سنگین تری ظاهر شوم و به قولی به تکرار نیفتم. این روزها نیز با آقای فتحی طرح برنامه ای داریم به نام «دو روی سکه» که پیگیرش هستیم ببینیم در کدام شبکه روی آنتن برود بهتر است. در فاصله این دوسال احساس کردم بی انصافی ها و بی عدالتی هایی علیه من صورت گرفت که باعث شد احساس کنم زندگی ۱۸-۱۷ ساله و تلاش من در رسانه در حال خدشه دار شدن است. مقصر اصلی را خودم می دانستم چون احساس می کردم باید با تدبیر بیشتری گام برمی داشتم اما یک جاهایی هم احساس می کردم باید بروم و از حقم دفاع کنم و خودم را بیشتر معرفی کنم. وقتی متوجه شدم کمیته مجریان تشکیل داده شده و خیلی دقیق در حال بررسی کردن همه جوانب هستند، تا حدود زیادی خیالم راحت شد و با آرامش نشسته ام تا ببینم چه تصمیمی گرفته می شود.»

مجری برنامه هایی همچون «خانه مهر» در مورد سبک و سیاق زندگی می گوید: «من هر روز حتما یک ربع در کنار کیوسک روزنامه فروشی ها می ایستم و سرپا روزنامه ها را مطالعه می کنم. کتاب را نمی خورم و به قولخیلی ها نمی جوم، بلکه کتاب را بر می زنم. من با مردم زندگی می کنم، تلفن من را خیلی ها دارند و خیلی ها برای زندگی شان به من زنگ می زنند و مشاوره می گیرند، من هم برای اینکه سوالشان بی پاسخ نماند می روم مطالعه می کنم یا با کارشناس ها حرف می زنم. در خیلی از نشست ها حضور پیدا می کنم. کمتر اتفاق می افتد من را در مجامع هنری، سینماها، کنسرت ها و فستیوال ها ببینید! جاهای دیگری حضور پیدا می کنم تا بتوانم به درد مردمم بخورم.»

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن