موسیقی و سینما

عکسهای متفاوت هومن سیدی و همسرش به بهانه بازی در سریال دیدنی ” تا ثریا “

هومن سیدی این روز‌ها حساب جلو چشم است، هم در سریال «تا ثریا »بازی‌کرده و هم در نمایشی(مشروطه بانو) که این روز‌ها در تئاتر شهر به صحنه می‌رود.
او در حوزه کارگردانی هم فعال است و در این حیطه کارش را با کارگردانی فیلم‌های کوتاه آغاز کرده است. سال گذشته فیلم «آفریقا» را در جشنواره فیلم فجر داشت که هنوز اکران عمومی نشده‌ است.
سیدی در سریال «تا ثریا» نقش حمید را بازی می‌کند، داماد ثریا که نقش او را آزیتا حاجیان ایفا کرده‌است. با او در مورد این سریال که از شبکه یک روی آنتن می رود، گفت و گو کرده‌ایم که می‌خوانید:
برای اولین بار در سریالی از سیروس مقدم جلو دوربین رفتید.این تجربه چگونه شکل گرفت؟
پیشنهاد بازی در این مجموعه را برحسب این که ترکیب بازیگران به چه صورت است و البته به شرط  مناسبتی نبودن پذیرفتم. «تا ثریا» فیلمنامه بسیار خوبی داشت و من اگرچه در ابتدا کمی در مورد نقش بحث داشتم، اما باز هم به دلیل ویژگی‌های این کار در مجموعه حاضر شدم.
تا قبل از این که این نقش به شما سپرده شود چه ویژگی‌هایی از این شخصیت برای شما پر رنگ‌تر بود؟
قبل از اینکه جلوی دوربین حاضر شوم با این شخصیت در جلسات دورخوانی به نوعی ارتباط برقرار کردم و حقیقتا جذابیت‌هایی برای من داشت. در صحبت‌هایی هم که با آقای مقدم داشتم،تاکید کردم که «حمید» این سریال، شخصیتی نیست که فاکتور‌های عجیب و غریبی داشته باشد و نقش ویژه ای نیست. بنابراین اگر تنها به متن اکتفا کنیم، این شخصیت فراز و نشیب زیادی نخواهد داشت. بر اساس همین صحبت‌ها در مورد هر سکانس من پیشنهاد‌هایم را برای نقش بیان می‌کردم و بین من و آقای مقدم تعامل خوبی شکل می‌گرفت و در مورد نقش به یک نتیجه مشترک می‌رسیدم.
شما به جز بازیگری دغدغه کارگردانی هم دارید، این موضوع باعث نشد که از موقعیت یک کارگردان به حضورتان در این مجموعه نگاه کنید؟
با این که کارگردانی هم یکی از دغدغه‌های من است، اما هیچ وقت از نگاه یک کارگردان به کاری نگاه نمی‌کنم که قرار است به عنوان بازیگر در آن حاضر شوم.
البته این را هم بگویم؛ چه زمانی که به عنوان کارگردان مطرح نبودم، و چه حالا که تجربه کارگردانی دارم، وقتی در کاری به عنوان بازیگر حاضر می‌شوم، به هیچ وجه کارگردانی را که ادعا می کند خودش یک تنه همه چیز را می‌فهمد، درک نمی‌کنم.
اگر بخواهم راحت‌تر بگویم، معنی حرفم می‌شود این که من آدمی را که توانایی برقراری ارتباط با بازیگرش را ندارد یا این کار را بلد نیست،نمی فهمم. مثل این است که شما بچه‌ای داشته باشید و با بچه‌ات حرف نزنی!
«تا ثریا» پر از ریزه‌کاری است که ارزش این کار را مشخص می‌کند،خیلی سریال‌ها ساخته شده است و یا در حال ساخت است اما چیزی که در «تا ثریا» زیاد به چشم می‌آید نگاه به زندگی معمولی آدم‌ها است که با ریزه کاری نشان داده شده است . چیزی که برای من اهمیت دارد این است که من بتوانم با کسی که آن اثر را خلق می کند، حرف بزنم و در حرف زدن نظراتم را بگویم و نظراتش را بشنوم و در نهایت به نتیجه‌ای مشترک برسیم.
در بسیاری از موارد این‌طور به چشم می آید که در این مجموعه بازیگران به نوعی بازی بداهه انجام می‌دهند. آیا به عنوان بازیگر در این کار کاملا وفادار به فیلمنامه بودید و یا بسته به موقعیت چیزهایی به نقش اضافه می‌کردید؟
طبیعتا فیلمنامه نویس چارچوبی را برای بازیگر مشخص می‌کند که بازیگر هم نسبت به آن وفادار است، اما در بسیاری از موارد برخی دیالوگ‌ها در صحنه شکل می‌گرفت و اتفاق می‌افتاد. آقای مقدم در این کار کاملا وفادار به فیلمنامه‌ای بود که در اختیار داشت و طبق آن عمل می‌کرد، اما گاهی من بازیگر احساس می‌کردم که گفتن یک جمله در مثلا یک سکانس خاص حس آن لحظه را بیشتر می‌کند، بنابر این با نظر آقای مقدم دیالوگ را می‌گفتم، گاهی این دیالوگ از سوی آقای مقدم اجازه ورود به فضای سریال را پیدا می‌کرد و بعضی وقت‌ها هم این اجازه را نمی‌یافت، اما حقیقتا نمی‌شود اسم این کار را بداهه در لحظه گذاشت.خود من آنقدر به نقش نزدیک شده بودم و مدتی را با آن زندگی کرده بودم که احساس می‌کردم گفتن این جمله کاملش می‌کند.
فکر می‌کنم در این مجموعه همه بازیگر ها ۹۹ درصد وفادار به فیلمنامه جلو رفتند و در یک درصد باقی مانده هم با نظر کارگردان گاهی چیز‌هایی به نقش اضافه می‌شد.
با توجه به این که طیف متنوعی از بازیگران برای بازی در این مجموعه در نظر گرفته شده بودند، تعامل شما با دیگر بازیگران این مجموعه چطور بود؟
من وقتی سر یک کار حاضر می‌شوم، چشم‌هایم را می‌بندم، و خیلی برام اهمیت پیدا نمی‌کند که چه کسی در این کار با من همبازی است. در واقع خیلی ظالمانه، فقط به اتفاق‌هایی که سر صحنه برایم رخ می‌دهد،فکر می‌کنم. خب این رفتارها گاهی برای من نگرانی و دلواپسی به وجود می‌آورد. همین هم باعث می‌شود که آدم به خودش اجازه بدهد که گاهی بی‌ ادبی انجام دهد و مثلا به دوست‌های هم سن و سال خودش و یا پیشکسوت‌هایی که با تو راحت‌تر هستند، پیشنهاداتی را بدهد.
با تمام این اوصاف در این مجموعه همکارانی داشتم که کار کردن با آن‌ها راحت بود، اما از آن‌ها هم باید پرسید که کار کردن با من برای‌شان چطور بود؟
مثلا برای من کار کردن در کنار آزیتا حاجیان (که جزو اولین استادان من در موسسه کارنامه بود و اگر چیزی یاد گرفتم از ایشان آموختم) فوق العاده بود . ایشان آنقدر بازیگر توانمندی است که کار کردن را برای من بازیگر آسان کرد، با دیگران هم همین طور. خصوصا مهران احمدی که از دوستان بسیار خوب من است و بسیار بازیگر با استعدادی است.
متاسفانه سکانس مشترک با آقای ارشادی نداشتم، به نظر من حضور ایشان یک اتفاق بود.  آقای ارشادی هنوز یک بازیگر بین المللی به حساب می‌آید و این افتخار سینمای ما است و ما باید بیشتر به چنین افرادی توجه کنیم .

Persianv.com At site
Persianv.com At site
Persianv.com At site
Persianv.com At site

برچسب ها

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن